جواد تابستانها کار میکرد؛ بامیه، شکلات و از این جور چیزها میفروخت و به خانواده کمک میکرد. همیشه هم از من میپرسید چی دوست داری تا برایت بخرم. مقداری هم برای همسایهها و دوستان کنار میگذاشت.
با نخستین حقوقی که از پالایشگاه نفت آبادان گرفت… بیشتر »