پنج سالم بود
خواهرم مرا در کمد انداخت و در را قفل کرد
به او فحش دادم
و با خود فکر کردم: او بی رحم ترین خواهر دنیاست
در تاریکی گریه کردم
بیهوش شدم
به هوش که آمدم سربازان خواهرم را کشته بودند
قطعا خدای ما از آن خواهر بزرگتر برای ما مهربان تر است
کمی تحمل کنیم و به تصمیماتش اعتماد کنیم.