انرژی و قدرت فکر
مردی شبی را در خانه ای روستایی می گذراند
پنجره های اتاق باز نمی شد .
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند .
با مشت به شیشه پنجره کوبید،
هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید .
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است..
او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود. افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد…
فرم در حال بارگذاری ...