سه داستان زیبای کوتاه
- روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسر بچه با خود چتر داشت.
این یعنی “ایمان”
- كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانی كه شما او را به هوا پرت ميكنيد او می خندد زيرا ميداند او را خواهيد گرفت.
اين يعنى “اعتماد”
- هر شب ما به رختخواب می رويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برمی خيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فردا كوك می كنيم.
اين يعنى “اميد”
برايتان “ایمان ، اعتماد و امید به خدا” را آرزو می کنم.
فرم در حال بارگذاری ...