موضوع: "مذهبی"
بی پولی زیاد نشده، خرجها زیاد شده است..
غمها زیاد نشده، توقعها بالا رفته است..
دعواها زیاد نشده، بخشندگی کم شده است..
جدایی ها زیاد نشده، محبتها کم شده است..
زمانه عوض نشده، آدمها عوض شدهاند..
شبهه اول:
در روزنامه ايران در مقاله اي با عنوان: «چادر مي تواند رنگ شادتري هم داشته باشد» آمده است: «افراد افسرده، بيشتر به رنگ هاي تيره علاقه دارند».[1] در شماره ديگري از همين روزنامه نيز مي خوانيم: «استفاده مكرر از لباس هايي با رنگ تيره و كدر و سياه، مي تواند به نوعي به افسردگي بينجامد. پوشيدن مستمر و بدون دليل لباس با رنگ هاي تيره و سياه، نشانه اختلال شخصيت (با درجات متفاوت) است».[2]
پاسخ
۱٫ اگر اين حرف درست باشد، بايد همه خانم هايي كه از اقسام رنگ هاي شاد در خارج از منزل استفاده مي كنند و نظرها را به سوي خود خيره مي سازند، از نظر رواني، سالم ترين زنان باشند. بر پايه اين ادعا، جوامع غربي بايد شاداب ترين و سالم ترين مردان و زنان را از نظر روحي و رواني داشته باشند و كمترين ميزان مشكلات اخلاقي و خانوادگي، مانند طلاق و… را داشته باشند؛ حال آنكه آمار و حقايق چيز ديگري را نشان مي دهد. همه مي دانند و خود غربي ها هم اعتراف دارند كه كشورهاي غربي، بالاترين آمار را از نظر مشكلات اخلاقي، روحي و خانوادگي دارند.[3]
۲٫ از عبارت «استفاده مكرر» معلوم مي شود نويسنده محترم، اثر منفي رنگ مشكي را در مورد پوشش و استفاده هميشگي از آن مي داند، ولي مگر قرار است زنِ مسلمان هميشه و در همه جا چادر سرش كند تا رنگ مشكيِ آن، اثر منفي بر روح و روان او داشته باشد؟ دختران و زنان عفيف و مسلمان، هنگام ورود به منزل يا هر مكان ديگري كه نامحرم در آن حضور ندارد، مي توانند از لباس هاي خوش رنگ، مناسب و شادي آفرين استفاده كنند. اسلام نيز بر اين مسئله تأكيد فراواني دارد.
۳٫ افسردگي، يكي از بيماري هاي روحي بسيار پيچيده است كه عوامل و علائم رفتاري متفاوت و حتي متضادي دارد. براي مثال، ممكن است بعضي افراد افسرده به بي اشتهايي مايل باشند و بعضي ديگر به پرخوري. بنابراين، به صِرف گرايش بخشي از افراد افسرده به رنگ هاي تيره، نمي توان اين رنگ ها را از عوامل افسردگي برشمرد. بحث در مورد عوامل و اثر اين بيماري، به مدرك مستدل و بررسي هاي دقيق كارشناسانه نياز دارد و هر ادّعا و نظري در اين مورد قابل استناد نيست.
۴٫ نمي توان به طور كلي ادعا كرد كه رنگ هاي تيره به صورت مطلق، اثر منفي و رنگ هاي روشن بر هر بيننده اي اثر مثبت مي گذارد، بلكه بر اساس ديدگاه روان شناسان، «هر رنگ، ويژگي هاي مثبت و منفي دارد. هر چيز به فردي وابسته است كه آن را درك مي كند. مثلاً، فردي كه افكار پريشان دارد يا عصبي است، معمولاً آثار منفي رنگ ها را دريافت مي كند؛ در حالي كه فرد متعادل و شاد، معمولاً آثار مثبت را درك مي كند. رنگ سبز معمولاً آرامش و راحتي را القا مي كند، ولي براي برخي اشخاص، كسالت و آزردگي به همراه مي آورد. رنگ آبي، براي اكثر مردم، آرامش و آسودگي مي آورد، ولي در مورد برخي ديگر، موجب افسردگي، احساس تنهايي و ماليخوليايي مي شود. همچنين رنگ قرمز، اشخاص متعادل را تحريك و تهييج مي كند؛ در حالي كه براي اشخاصي كه پريشاني افكار دارند، پرخاشگري و عدم اطمينان را به همراه مي آورد».[4]
۵٫ در مورد اين جمله نيز كه: «پوشيدن مستمر و بدون دليل لباس با رنگ هاي تيره و سياه نشان اختلال شخصيّت (با درجات متفاوت) است» بايد گفت:
الف) پوشيدن بي دليل رنگ سياه، مثل تيپ مشكي زدن در پارتي ها، مهماني ها و… شايد نشان دهنده اختلال شخصيّت باشد، ولي زن مسلمان، براي پوشيدن چادر مشكي دلايل محكم و فراواني دارد.
ب) اختلال شخصيّت، يكي از مقوله هاي بحث روان شناسي است و به نظر روان شناسان نياز دارد، نه يك حقوق دان و جُرم شناس.
۶٫ همان گونه كه در فصل سوم اشاره شد، رنگ سياه از نظر روان شناسي، رنگي صامت و غيرفعال است و نه تنها باعث جلب توجّه نمي گردد كه نگاه هاي خيره به خود را شكسته، به طرف رنگ هاي اطراف معطوف مي سازد. ازاين رو، اگر هم آثار سوء رواني اين رنگ را در بيننده يا خود شخص بپذيريم، همين آثار به اصطلاح سوء در هنگام مواجهه زن با مردان بيگانه، مي تواند سرچشمه اثرهاي مفيد و دفاعي فراواني گردد و نقش حايز اهميتي در كاهشِ اثر سوء و مخرب جلب توجّه مردان نامحرم به زنان ايفا كند.
اين اثرهاي سوء احتمالي، در برابر آثار سوء قطعي و عوامل مضر ديگري كه سلامت روحي و جسمي زن و جامعه را به شدّت تهديد مي كند، نه تنها در حكم عدم است كه اثر مفيد و دفاعي آن در كاهش نگاه هاي آلوده، كم كردن توجه مردان بيگانه و به تبع آن، حفظ آرامش و امنيت زن از مزاحمت ها و دست درازي بعضي مردان هرزه، حُسن مهمّي براي آن به شمار مي آيد كه چادر مشكي را به عنوان يكي از بزرگ ترين روش هاي پيش گيري از تعميم فساد در جامعه و كارآمدترين سپر دفاعي زن در مقابل ناامني هايي كه در محيط اجتماع متوجه اوست، مطرح خواهد كرد.
شبهه دوم:
«الإنسانُ حريصٌ علي ما مُنع ؛ انسان به آنچه از آن بازش دارند، حريص تر است»، چادر از اين نظر كه زن را به طور كامل از ديد مرد پنهان مي سازد و بين اين دو فاصله مي افكند، در ذهن مردان ايجاد وسوسه كرده و طبع حريص آنان را بيشتر تحريك مي كند؟
صفحات: 1· 2