اصولا “آرزو” و “آرزو کردن” در آموزه های دینی ما به مذمت از آن یاد شده است تا جایی که حضرت علی علیه السلام در خطبه خود فرمودند: بیشترین چیزی که نسبت به آن ها از شما می ترسم دو چیز است :
اول: پیروی از هوی و هوس
دوم: آروزهای دور و دراز (الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج8 ؛ ص58)
و در عوض آنچه سفارش زیاد و مورد تاکید قرار گرفته است داشتن حالتی بین “امید “به رحمت خداوند و “ترس” از عذاب اوست.
اشتباهاً لیله الرغائب را شب آرزوها ترجمه کرده اند با اینکه آرزو، معادلش در زبان عربی «امل» و جمع آن «آمال» می باشد. از این خنده دارتر این است که بعضی ها جلسه ای میگیرند و دور هم جمع می شوند و شروع به خیال پردازی و آرزو گرایی میکنند!! غافل از اینکه در روایات اهل بیت، به شدت از درگیر آرزو و خیال های باطل شدن نهی و نفی شده است!
“رغائب” جمع “رغیبة” است که به دو معنا استعمال می شود: 1- چیزی که مورد میل و رغبت مردم است.(المحيط في اللغة، ج5، ص 75)2- بخشش کثیر و فراوان (المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي، ج2، ص 231)طریحی در معنای صلاه الرغائب می نویسد: نمازی است که به خاطر ثواب عظیم آن مردم به آن رغبت می کنند.(مجمع البحرين، ج2، ص 72)بنابراین هیچ کدام از معانی آن ارتباطی با “آرزو” و “آروز کردن” ندارد و هدف از لیله الرغائب این نیست که با رسانه ای تماس بگیریم و یا در مسابقه ی پیامکی شرکت کنیم و مطالبی را به عنوان آرزو برای دیگران ردیف کنیم.
“لیلة الرغائب” این است که عبادت و راز و نیاز با خدا در این شب آن قدر عظمت دارد و دارای ثواب است که قلوب مومنین خدا جو و عاشق رغبت دارند در این شب رحمت پس از نماز مغرب و گشودن روزه خويش، ساعتي را به اقامه نماز و استغفار و مناجات با پروردگارشان به سرآورند و بخشش و رحمت و مغفرت او را طلب کنند و پر واضح است که اینها همه غیر از آرزو کردن صرف است پس به مردم تلقین نکنیم که لیله الرغائب شب آروزهاست و هر کس در این شب آروز کند آروزیش برآورده خواهد شد.
«رغائب» به معنی کشش ها و خواستنی هاست. یعنی در طول سال، انسان ها حداقل یکبار و یک شب با خود خلوت میکنند و درباره همه کشش ها و خواستنی های نفس و دلشان تجدید نظر میکنند.
مثلا تجدید نظر درباره روش دین داری… تجدید نظر درباره میل شدید ما به دنیا… تجدید نظر درباره کشش هوای نفس ما به سمت محرمات الهی… تجدید نظر بر توجیه و ماسمالی گناهان و آرام کردن وجدان دردها… تجدید نظر بر اندیشه های فلسفی و اعتقادیمون… غربالگری روابط اجتماعیمون… و بالاخره تصفیه حساب با خدا درباره همه قول هایی که بهش دادیم اما…
اگر این طور باشه و معنی «رغائب» و «لیله الرغائب» اینقدر بلند و سطح بالا باشه، پس معلوم میشه صرفا برای ثواب و دور هم بودنش نیست که گفتن شب زنده داری کنید و روزه بگیرید و دعا بخونید… بلکه حتی باید در خواندن و رد شدن و تمام کردن ادعیه هم تجدید نظر کنیم!!
به این معنا که متون دعا را صرفا برای ثوابش نخونیم و به قول حضرت استاد جوادی آملی: «دعا را به خاطر معانی بلند علمی و دستورالعمل اخلاقیش بخوانیم. به گونه ای که حداقل یک مرتبه به آن دعا به چشم یک متن درسی و علمی نگاه کنیم»
موضوع: "فرهنگی"
نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر …
لحظاتی گذشت …
وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه می کنم، لبخند تلخی زد.
گفتم: ” گیله مرد ” !
توی سبزه ها چی دیدی که رفتی تو فکر ؟! کمی سکوت کرد و گفت :
به این دونه های سبز شده نگاه کن. چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند .
گفتم: خب !
گفت: سیصد شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود ؛ می ترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛ افت هم کرده باشم !
دونه ای که نخواد رشد کنه ؛ هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی فقط بیشتر می گنده…
اکنون که دستان پر نوازش بهار، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد، دگر بار قلم آفرینش با رنگ بازی بر پیکره لوح پاک طبیعت، نگاری دیگر از مظاهر زیبای خلقت را بیان می نماید
و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآئین خویش را نثار نگاه و نگار ما می کنند.
تا در تحولی شگرف نسیم مشک افشان و ترنم بلبلان شیرین بیان را به نظاره بنشینیم و “یا مقلب القلوب” گویان به ستایش آن جمیل بی نظیر به پا خیزیم.
حلول سال نو و بهار پرطراوت كه نشانه قدرت لايزال الهی و تجديد حيات طبيعت میباشد را به خانواده بزرگ حوزه های علمیه خواهران تبريك و تهنيت عرض نموده و سالی سرشار از بركت و معنويت را از درگاه خداوند متعال و سبحان مسألت می نمائیم.
معاونت فرهنگی حوزه علمیه فاطمه الزهرا (س) خفر
مسألهی مادری، مسألهی همسری، مسألهی خانه و خانواده، مسائل بسیار اساسی و حیاتی است…. یعنی شما اگر بزرگترین متخصص پزشکی یا هر رشتهی دیگری بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این برای شما یک نقص است.
کدبانوی خانه شما باید باشید؛ اصلا محور این است. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بکنیم، باید به ملکهی زنبور عسل تشبیه کنیم. کانون خانواده، جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند؛ بچهها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خامتری نسبت به زن است و در میدان خاصی، شکنندهتر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است حتّی نه نوازش مادر؛ باید نوازش ببیند. برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را میکند که مادر برای یک بچهی کوچک آن کار را میکند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند.
این را شما خانم ها بدانید، وجود شما آن تحولی را در روحیات مرد به وجود میآورد که گاه هیچ عاملی نمیتواند آن تحول را ایجاد کند. شما میتوانید دل مرد را گرم کنید و به او امیدواری به زندگی و شوق ادامه کار بدهید. اصلا این توان در شما هست که در وجود مرد نیرو بدمید. وجود شما این قدر مهم است. مرد هم نسبت به زن همین است. حالا مرد گاهی ممکن است مثلا اخمآلود وارد خانه شود.
اگر زن قدری عقل و پختگیاش بیشتر باشد و از اخم او جا نخورد و لبخند نشان دهد و در مقابل محبت بورزد، یواش یواش با افسون محبت، میتواند گره اوقات تلخی و بداخلاقی مرد را باز کند و ببیند که او چه احتیاج داشت. من این حرفی که میگویم خواهش میکنم مردها نشنوند؛ چون ممکن است بدشان بیاید! شما خانمها این را بدانید آقایان تا آخر هم مثل یک پسربچه هستند و باید ادارهشان کنید. البته اگر این حرف از زبان ما به گوش مردها برسد، لابد از ما گله خواهند کرد. واقعا خانمها باید این بچّهپسری را که حالا ریشش هم بعد از پنجاه، شصت سال زندگی سفید شده اداره کنند.
بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 11/7/ 81